يدالله اميني
|
يدالله امينيIadollah e Amini متخلص به «مفتون Maftun » بسال 1925 (1304 ش) در قريه «هوله سو» كرانه اي «زرينه رود» به جهانچشم گشود. پس از اتمام دانشكده حقوق و علوم سياسي و اقتصادي دانشگاه تهران، دردادگستري تبريز خدمت مي كند. «درياچه» مجموعه اي از آثار زيباي اوست. مفتون ازشاعران برگزيده معاصر است كه به حافظ شيرازي و شهريار ارادت مي ورزد و علاقه اشبيشتر به سرودن شعر آزاد و غزل است.
|
بقیه در ادامه مطلب..
سيدحسن تقي زاده
سيدحسن تقي زاده (1348-1259 ش) در تبريز متولد شد.وي ازبرجسته ترين و در عين حال ناشناخته ترين بازيگران سياسي تاريخ معاصر ايران است كهاز بدو مشروطيت تا اواخر سلطنت پهلوي از بمباران مجلس در دوران سلطنت محمدعلي شاهتا الغاي قرارداد دارسي و تمديد امتياز نفت در دوران سلطنت رضاشاه و بحرانآذربايجان و جريان ملي شدن نفت در دوران سلطنت محمدرضا شاه نقش آفريني كرده است. ويدر سن 91 سالگي درگذشت. |
ميرزا تقي خياباني
محمد تقي خياباني مشهور به ميرزا تقي خياباني يكي از طراحان باسابقه و خوش نام فرش در تبريز بود، وي يكي از شاگردان ممتاز در رشته هاي تذهيب ومينياتور صنايع مستظرفه، در زمان سرپرستي مير مصور بوده كه دوره آناتومي را نيزگذرانده بود. |
علامه سيد حسين طباطبايي
سيد محمد حسين فرزند محمد در روز 29 ذي الحجه 1321 ه.ق(24اسفند1282 ه.ش) در تبريز چشم به جهان گشود. علامه طباطبايي در خانواده اي پرورشيافت كه از قديم الايام به فضل و علم مشهور بودند . |
شمس تبريزي
شمس الدين محمد بن علي بن ملك داد تبريزي از عرفاي معروف قرنهفتم هجري و مرشد و قائد روحاني جلال الدين مولوي است. تذكره نويسان درباره ويباختصار كوشيده و شرح حالش را بوضوح قيد نكرده اند. |
دكتر صادق رضازاده شفق
دكتر صادق رضا زاده شفق Dr . Reza – Zade safaq ازفاضلان آذربايجاني معاصر كه بسال 1894 (1312ه . ق) در تبريز متولد شده، استاددانشگاه تهران، عضو پيوسته فرهنگستان ايران و چندين دوره نماينده مجلس بوده است. وياز آزاديخواهان دوران مشروطيت و از دشمنان استبداد و روسيه تساري بود. در تبريزروزنامه شفق را انتشار مي داد و در برلن مقالات سياسي و پژوهشي مي نوشت در ايام بلواي تبريز، از موسسان فوج نجات براي نجات، از استبداد كه در مدرسه امريكائيانتبريز تشكيل شده بود مي باشد و مترجم معلم جوان آمريكايي مقتول « مستر هواردباسكرويل » بود. تاليفات او زياداند از جمله : تاريخ ادبيات ايران، رساله اقتصاد،رساله راه رهايي ايران، فرهنگ شاهنامه، ايران از نظر خاورشناسان و همچنين ترجمههايي چند دارند. دكتر شفق را بيشتر بعنوان استاد ادبيات و سياستمدار مي شناسند ولياز فن شاعري بي بهره نيستند. آثار منظومش در حد اعلاي فصاحت و بلاغت است. |
ميرزا علي معجز شبستري
ميرزا علي معجز شبستري Mirza – Ali Mojez Sabstari شاعرتجدد خواه و مخالف كهنه پرستان و ملايان بود. از زندگي نداران قلباً متأثر مي شد وبه همين سبب اشعار خود را به تركي سروده است تا طبقه پايين آذربايجان استفاده كنند. بسبب اينكه افكار ترقي خواهي داشته، روحانيان وي را كافر دانسته تكفيرش كردند. اشعارش شكوائيه از مظالم ظالمان و استثماركنندگان و در عين حال بسيار روان، لطيف وساده سروده شده اند. شعري كه عليه ماليات ارضي (گورال) معمول در آذربايجان و مالياتهاي غيرمستقيم دولت (گورمه ال) سروده، نشانه فكر و عقيده سياسي و اجتماعي او است. بسال 1933 (1312ش) در شاهرود درگذشت.
|
ستارخان
ستارخان سردار ملي (1293-1245ش) درخشان ترين ستاره انقلاب مشروطه و بزرگترين قهرمان ملي ايران است. سرنگوني پرچم هاي سفيد در تبريز- كه پس از بمباران مجلستهران و برچيده شدن بساط مشروطه در كل ايران، برفراز بام ها به علامت تسليم افراشتهشده بود از جمله شاهكارهاي تاريخي اين مرد بزرگ بحساب مي آيد.پس از فتح تهران بدستانقلابيون، در اثر توطئه اي به تهران كوچ كرد و چندي بعد به دنبال همان توطئه درواقعه اسفناك پارك اتابك زخمي شد و ديري نگذشت كه به همان زخم بدرود حيات گفت و درحضرت عبدالعظيم در سن 48 سالگي مدفون گشت. |
اصغر روفه گر حق
استاد اصغر روفه گر حق بسال 1302 در شهر تبريز در خانوادهاي كه با حرفه رفوگري گذران زندگي مي كردند، بدنيا آمد و از همان اوان كودكي بااين حرفه انس گرفته و بعد از پدرش در نزد اساتيد آن زمان ازجمله مشهدي حسين آق باشمشغول به كار شده است. وي شروع بكار خود را از چهارده سالگي ذكر مي نمايد و معلوماتمهارتي خود را نزد برادر بزرگش ميرزاآقا تكميل مي نمايد. بعد از آن با جديت وعلاقه اي كه به اين هنر داشته با بكارگيري ابتكارات خاص و استعداد بالقوه موجبابداع برخي از ابزارآلات رفوگري ازجمله قلاب پشت گرديده است. وي به غير از رفو گريدر رشته بافندگي و رنگرزي داراي مهارت و تجارب ارزنده اي ميباشد و همواره در عالمفرش از مرمت كاران سرآمد و صاحب سبك بحساب مي آمده است. وي شاگردان بسياري راتربيت نموده كه هركدام از آنان در نوبه خود از اساتيد اين حرفه بشمار مي روند. ميتوان از وي بنام پدر رفوگري تبريز ياد كرد. چراكه ترويج آن بيشتر از اين خانوادهصورت گرفته است. بجز برادر زادگانش ،چهار فرزند وي به نامهاي: رسول، رحيم، كريم ومحمود از استادكاران خبره اين حرفه بحساب مي آيند و استاد اصغر روفه گرحق در مقاميك مرمت كار چيره دست تاكنون دهها اثر نادر و تاريخي را مرمت و احيا نموده است كههركدام جزء آثار ملي و فرهنگي اين ديار در مراكز موزه اي خودنمايي مي كند. وي اكنونبعلت كم سويي چشم از توان كار محروم گرديده ، مي گويد : اگر روزي بينايي خود را بازيابم قصه دل انگيز سوزن و انگشت را دوباره خواهم سراييد: |
محمد عليخان تربيت
ميرزا محمد عليخان در ششم خرداد ماه 1256 شمسي در محله نوبرتبريز متولد شد. وي مقدمات دانش هاي زمان را در مكتب آخوند ملا زين العابدين بهپايان رسانيد و بعدها فقه و ادبيات عرب و حكمت و منطق را نيز پيش استادان ديگر ورياضي و نجوم را نزد پدر خود كه جزو رياضي دانان عصر خود بود فراگرفت. وي بهزبانهاي فرانسه و انگليسي تسلط كافي يافت و سپس به معلمي پرداخت و در آموزشگاه خودبه تدريس علوم طبيعي پرداخت. |
استاد اكبر رسام برگي
مرحوم استاد اكبر برگي در سال 1296 ه . ش در محله قره آغاجتبريز در خانواده اي متوسط متولد شد. استاد از طفوليت ميل به نقاشي داشت . ويتحصيلات خود را تا كلاس هشتم در مدارس فيوضات و پرورش گذراند. |
زينب پاشا
در يكي از محلات قديمي تبريز بنام عموزين الدين در يك خانوادهروستايي بدنيا آمد. عمده شهرت وي در ابطال قرارداد –رژي- بود. وي در اواخر عمرهمراه كارواني عازم زيارت كربلا مي شود و در آنجا به عساكر عثماني حمله مي كند،آنها ناگزير به فرار مي شوند و او با قافله به كربلا مي رود و ديگر از سرنوشت اواطلاعي در دست نيست. |
پروين اعتصامي
پروين اعتصامي شاعر گرانمايه ايران در 25 اسفند ماه سال 1285خورشيدي در تبريز تولد يافت. اولين معلم او در دوره اي كه آموزش دختران امري باطل ومردود شمرده مي شد همانا پدر گراميش بود كه جزو دانشمندان و سخندانان و از مترجمانبنام ايران بود . بنابراين ادبيات فارسي و عربي را با مهارت هرچه تمام در نزد پدرآموخت. |
اوحدي
شيخ ركن الدين فرزند حسين اصفهاني به سال 670 هجري در مراغهتولد يافت و به سال 738 در 68 سالگي در همانجا رخ در نقاب كشيد. |
بيوك خان نخجواني
نام بيوك خان نخجواني را مي توان به عنوان يكي از اركانمهم تاريخ تأتر تبريز نام برد. وي تحصيلات تاتري را در آذربايجان شمالي به پايانرسانده و در گروه تاتر «علي بايرام اوف» به فعاليت مشغول بوده است. بيوك خان پس ازاين كه انقلاب اكتبر روسيه در 1917 به وقوع پيوست، روانه ديار آبا و اجدادش ، شهرتبريز مي شود. او آموخته هاي خود را در تاتر، در اختيار دست اندركاران و فعالينتاتر قرار داده و در زمينه هنرپيشگي، كلاس هاي مفيدي دايركرد.
|
حاج محمدآقا نخجواني
حاج محمدآقا نخجواني Haj Mohammad aqa Naxjavani از فرهنگدوستان آذربايجان است. بسال 1879 ( 1297 ه . ق ) در تبريز تولد يافت. بازرگاني پيشهماده اش بود . ولي كتاب و كتابداري را پيشه معنوي اختيار كرده بود. عشق مفرطي بهكتاب و جمع آوري آن داشت و در اختيار دانشمندان و پژوهشگران قرار مي داد . براي جمعآوري كتابهاي خطي نفيس ايراني كه بوسيله سوداگران به كشورهاي بيگانه برده شدهبودند مجاهدت فراوان نمود و با بهاي گران دوباره به ايران برگشت مي داد . شايد درايران يگانه كتاب شناسي بوده است. بهترين ره آورد دوستان نخجواني، كتاب بوده، بسال 1962 ( 15 مرداد 1341ش ) در تبريز درگذشت. پيش از مرگش 500 جلد از كتابهاي كتابخانهخود را به كتابخانه ملي تبريز اهداء نمود و طبق وصيتش، بقيه كتابهايش كه بالغ بر 4000 جلد بوده ، بهمراه مجموعه هاي نفيس به كتابخانه ملي سپرده شد و اكنون فرقهويژه اي بنام وي مشخص و نامگذاري شده است. نخجواني مردي امين، درستكار و خوشنامبود. به مال دنيا بجز كتاب توجهي نداشت. بهترين دليل همان است كه حاصل زحمات عمرخود را به رايگان تقديم علاقمندان دانش نمود و راه صواب را به آيندگان نشانداد. |
مهستي
مهستي شاعره بين قرن پنجم و ششم مي باشد. همه تذكره نويسانپارسي اين بزرگ زن ادب ايران را از شهر گنجه شناخته اند، جز معدودي كه مي گويند اصلاو از نيشابور بوده است و از آنجا به گنجه رفته و در همان جا نشو و نمو يافت. نامواقعي اين زن بلند آوازه، قاطعا" مشخص نيست، ممكن است نام اصلي او مهستي نبوده باشدو اين لقب يا تخلصي است بسيار زيبا و شايسته كه بعدها به او داده شد. مهستي طبعيلطيفه پرداز داشت. در جامعه طنز بسياري از حقايق را توجيه مي نمود و متظاهرينرياكار را به شدت به باد انتقاد مي گرفت. لطيفه هاي مهستي پرده از چهره كريه و زشتو روشهاي مذموم و مخرب زمان برمي دارد و خواننده جستجوگر و صاحب درك را به ژرفايانديشه مي كشاند. |
شيخ محمد خياباني
يكي از آزاديخواهان آذربايجان كه در سال 1259 ه.ش در قصبه خامنه چشم بهجهان گشود. بعد از اتمام تحصيلات ابتدايي عازم پطروگراد در روسيه گرديده و همراهپدرش به تجارت پرداخت. مدتي بعد به تبريز بازگشت و به تحصيل علوم دينيپرداخت كه در اندك مدتي به درجه اجتهاد نايل گرديد. وي در انقلاب مشروطيت به صفوفمجاهدين پيوست و عضو انجمن ايالتي آذربايجان شد. پس از پيروزي انقلاب مشروطيت بهنمايندگي دوره دوم مجلس انتخاب گرديد كه بعد از بسته شدن مجلس توسط روسيه به تبريزبازگشت و روزنامه تجدد را منتشر نمود. خياباني در 17 فروردين 1299عليه قرارداد ننگين 1919 قيام كرد و تمامي ادارات و مراكز دولتي را به تصوف خوددرآورد كه بعد از شش ماه، شهر توسط قزاقان سقوط كرد و جنبش خياباني در خون خفهگرديد. اين روحاني آگاه و شجاع در 22 شهريور 1299 جان خود را در راه آزاديباخت و به شهادت رسيد. |
ميرزا عبدالحسين خان
ميرزا عبدالحسين خان Mirza Abdolhoseyn Xan فيلسوفالدوله از پزشكان و فضلاي مشهور آذربايجان كه در زنوز تولد يافته است، وي سابقاً به « ركن الحكما» لقب يافته بود. در تبريز از پزشكان مبرز بود ولي در عين حال استادعلــم و فضل نيز بوده است. از آثار او تاريخ تبريز، الجدريه، الجذاميه در سبب جذامو معالجه آن، حاشيه تحرير اقليدس، مطرح الانظار في تراجم الاعصار در 3 جلد، معرفه السموم، مفتاح الادويه را ميتوان نام برد. چند سالي در قم مديريت بيمارستاني رابعهده داشت. بسال 1941 (1330 ه . ق ) در مشهد درگذشت و در آنجا مدفون است. |
ميرزا حسين كريمي
ميرزا حسين كريمي فرزند ميرزا محمد علي ذاكر در سال 1310 شمسيدر شهر مراغه از پدري شاعر پا به عرصه حيات گذاشت. از سن پنج سالگي در مكتب پدرشاعر و دانشمندش به آموختن مقدمات علوم اسلامي همت گماشت و مدت يازده سال از خرمن معارف پدر خوشه معرفت چيد، ضيق معيشت پدر موجب شد كه شاعر از همان آغاز نوجواني بهرنج كار تن در داده و وارد جامعه گردد. زندگي او درميان توده مردم و آشنايي وسيع ويبه افكار و آرزوها و خواسته ها و دردهاي مردم شعر او را از محتوائي مردمي و انسانيسرشار كرد و همين توجه به دردها و مسائل مردم كوچه و بازار موجب شد كه انتشار اولينمجموعه شعرش با استقبال گسترده مردم مواجه شود. |